پرشیاسیتیز:: رامهرمز ازجمله مناطق خوزستان است كه از دیر زمانی ذخایر نفت درآن وجود داشته است. این ذخایر نفتی معمولاً به صورت چشمههای نفت از زیرزمین بیرون آمده و در دسترس مردم قرارگرفته است. این چشمهها به دو صورت نفت سیاه و سنگین و نفت سفید و سبك استخراج میشده است. قدیمیترین اطلاعی كه در مورد نفت رامهرمز داریم مربوط میشود به نیمه اول قرن دوم هجری و در زمان دوران حكومت هشام بن عبدالملك كه دركتاب الوزراء ال…كتاب آمده است. براساس گزارش جهشیاری در فاصله سالهای 105 تا 124ﻫ.ق، نفت سفید رامهرمز به عراق صادر میشده است.[1] همچنین در حوادث دوران كریم خان درسال 1170 ﻫ.ق/ 1853م هنگامی كه وی برای سركوبی فردی به نام قاید ابل به رامهرمز لشكر كشید فرستاده وی به بدست قایدابل و به وسیلهی نفت سوزانده و كشته شد.
درسال 1293ﻫ.ق/ 1876م مؤلف فارسنامه ناصری از چشمهای در نزدیكی روستای چملیشان رامهرمز خبر میدهد كه مخلوطی از قیر و نفت سیاه از آن بیرون میآمد. وی میگوید:
در پیش این چشمه حوضی ساختهاند تا آنچه از چشمه در میآید درحوض جمع شود. پس از اینكه حوض پر شد آن را آتش میزنند تا آنچه نفت در آن است بسوزد و قیر آن از طریق سوراخی كه درحوض تعبیه شده از آن درآمده داخل آب رودخانه كه متصل به حوض است ریخته شود. به این طریق پارههای قیر این چشمه مانند كندههای درخت درمیآید.[2]
هنگامی كه بابن و هوسه دو سیاح فرانسوی درسال 1302 ﻫ.ق/ 1884م به رامهرمز آمدند به چشمه نفتی در رامهرمز اشاره میکنند كه روزانه چهارصد لیتر ـ معادل یك خروار و نیم ـ ازآن نفت خارج میشده است. آنها میگویند:
نفت سفید خارج شده از چشمه بسیار ممتاز است. مردم رامهرمز آن را در مشكها و خیكها میریزند و به هندوستان میفرستند. این نفتها از نفتهای تصفیه شده بهتر است و مردم از این تجارت بزرگ، فایده زیادی میبرند.[3]
لُرد كرزن نیز كه به سال 1307ﻫ.ق/ 1889م مدت شش ماه در ایران اقامت داشت در مورد مناطق نفتخیر رامهرمز و چشمههای نفت آن میگوید:
بنابر آخرین تحقیقات در ناحیه رامهرمز، سه ناحیه نفتخیز وجود دارد. اولی نزدیك ده شاوران در 24 كیلومتری شرق رامهرمز است. این ناحیه بالغ بر ده چشمه دارد. یكی از چاههای نفت، خالص و بقیه نفت سیاه و سنگین دارند. سه تا از چاههای مهم آن در حال حاضر روزانه به طور متوسط بیست و پنج گالن نفت میدهند. سادات محلی ادعای مالكیت چاهها را دارند. نفت رامهرمز به شوشتر حمل شده و یک من نفت، یك قران تا یك قران و نیم در آنجا به فروش میرسد.[4]
میسیو دمرگان فرانسوی هم كه سالها در شوش مشغول كاوش بر روی آثار باستانی بود، در مجله معادن پاریس مقالهای چاپ کرد که در آن مقاله از وجود نفت درمناطق غرب و جنوب غربی ایران خبر میداد. در این میان فردی ایرانی به نام كتابچی خان پس از خواندن این مقاله و سفر به مناطق غربی ایران و اطمینان از این مسئله با سرهنری درامندلف ـ وزیر مختار سابق انگلیس در ایران ـ در شهر پاریس ملاقات و در نهایت با دارسی آشنا و موافقت او را برای سرمایهگذاری در نفت ایران جلب كرد. در همین راستا ماریوت ـ نماینده دارسی ـ به همراه كتابچی خان در سال 1319 ﻫ.ق/ 1901م به ایران آمده و پس از مذاكراتی که با دولت ایران داشت قرارداد نفت به نام دارسی منعقد و پس از چند ماه، شركت دارسی در چاه سرخ قصر شیرین مشغول كار شد. این شرکت موفق شد با حفر دو چاه به نفت برسد، اما به دلیل اقتصادی نبودن كار تعطیل شد. پس از تغییر و تحولات، دارسی، شركت جدیدی به نام سندیكای امتیازات با مشاركت شركت نفت برمه و یك لرد انگلیسی به نام استراتكونا تأسیس کرد.
اولین كاری كه شركت جدید كرد، پس از توقف كار در قصر شیرین نمود. به این صورت که دستور داد تمام اثاثیه و لوازم كار به منطقه ماماتین در رامهرمز منتقل شود. در این محل شروع به حفر دو چاه امتحانی شد. حفارهای كانادائی استخدام شدند تا تحت ریاست مهندسی انگلیسی بنام رینولدوز به عملیات بپردازند. چاه اول به عمق 661 و دومی به عمق 591 متر حفر شد، ولی هیچكدام به نفت نرسید. نبودن راه شوسه و مشكلات محلی هزینه كار را زیاد میكرد. به همین علت چندی بعد اولیای شركت جدید هم دچار نگرانی شدند.[5] در ارتباط با عملیات اكتشاف نفت و مشكلات آن در ماماتین، و.ویلسن ـ نایب كنسول انگلیس در اهواز ـ میگوید:
روز اول سال 1326ﻫ.ق/ 1908م اینجانب از راه رقیوه (از نواحی رامهرمز) به ماماتین رفتم تا از نزدیك كار متخصصین و مأمورین نفت را كه درجستجوی این ماده گرانبها و به عبارت دیگر طلای سیاه هستند ملاحظه كنم. ماماتین درچند مایلی رامهرمز (35 كیلومتری) واقع شده است و كارشناسان كانادایی در اینجا و یك نقطه دیگر به حفاری اشتغال دارند، و امید دارند كه هرچه زودتر به نفت برسند. ولی این آرزو با جریانات بعدی تحقق پیدا نكرد. در همان روزها كه نگارنده در ماماتین اقامت داشت تلگرافی از هندوستان رسید.[6] دراین تلگراف آمده بود كه ستوان راتكینگ برای همكاری با اینجانب عازم خوزستان شده است.
مقامات وزرات امورخارجه انگلیس چون پیشبینی میكردند كه هرگاه عملیات مأمورین اكتشاف و حفاری درخوزستان به نتیجه برسد ایلات و عشایر ماجراجوی محل بدون درنظرگرفتن قابلیتهای خود و عدم اطلاع از استخراج نفت بخواهند رأساً از منابع بهرهبرداری كنند، لذا برای جلوگیری از وقوع چنین پیشآمدی، چند دسته سرباز مسلح از هندوستان به نقاطی كه عملیات حفاری در آن انجام شد اعزام کردند. تعداد آنها 20 نفر بود كه سرپرستی آنها را ویلسن بر عهده داشت. عدم دستیابی به نفت، باعث شد كه شركت، دست از عملیات حفاری درمنطقه ماماتین كشیده به میدان نفتون (مسجد سلیمان) نقل مكان كند.
[1] . جهشیاری، الوازراء الكتاب، ص98.
[2] . فسایی، فارسنامه ناصری ج، ص636.
[3] . بابن وهوسه، سفرنامه جنوب، ص150.
[4] . كرزن، ایران و قضیه ایران، ج2، ص619.
[5] . فاتح، پنجاه سال نفت، صص250 تا 258.
[6] . انگلیسیها درآن زمان خط تلگرافی از خرمشهر به برازجان و بوشهر كشیده بودند كه از طریق كابلهای دریایی به هندوستان متصل میشد. این خط تلگراف از شهر رامهرمز نیز عبور میكرد. به نقل از جمال زاده، گنج شایگان ص183